Template By: NazTarin.com
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
طراحي بنر رايگان براي شما(وبلاگ همه جوره!)
و آدرس
aliamirifar.loxblog.com لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
جدیدترین یوزر و پسورد های آنتی ویروس نود ۳۲ تقدیم به بازدید کنندگان عزیز، لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید .
یوزر و پسورد های آنتی ویروس نود ۳۲ تقدیم به بازدید کنندگان عزیز، لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید .
سلام به همه دوستان گل!
به وبلاگ من خوش اومدين!
راستي....
نظر و عضويت يادتون نره...!
لطفا برای نمایش کامل امکانات سایت از مرورگر موزيلا فايرفاكس ویا گوگل کروم استفاده کنید.
يه ضرب المثل چيني هست كه ميگه: اگه از دوران مجرديت لذت نمي بري، ازدواج كن. اونوقت حتما از دوران مجرديت لذت مي بري!
يه كليپ خند دار و كوتاه از مستشار و باباشاه سريال قهوه تلخ واستون گذاشتم.
دانلود كنين اگه نخنديدين بود تو نظرات بم فحش بدين...!(البته از الان بگم آينه آينه هر چي گفتين به خودتون گفتين!)
دانلود كليپ با لينك مستقيم(حجم:741kb)
به به ادم لذت ميبره از اين نظم تو مملكتمون...!
خدا خر را آفرید و به اوگفت:
تو بار خواهی برد، از زمانی که
تابش آفتاب آغاز می شود تا زمانی
که تاریکی شب سر می رسد.و همواره بر
پشت تو باری سنگین خواهد بود.و تو
علف خواهی خورد و از عقل بی بهره
خواهی بود و پنجاه سال عمر خواهی
کرد و تو یک خر خواهی
بود.
خر به خداوند پاسخ داد: خداوندا!من می خواهم خر باشم،
اما پنجاه سال برای خری همچون من
عمری طولانی است.پس کاری کن فقط
بیست سال زندگی کنم و خداوند آرزوی
خر را برآورده کرد
1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
بابا شاه خوانده (پدرخوانده) :
و در آنروز است كه مرداني از سرزمين پارس براي نجات دنيا مي ايند...!
*<<>>*
ادامه عكسها در ادامه مطلب...
به اين ميگن همكاري خانوادگي براي يه دزدي نون و اب دار...!
با فرارسیدن فصل تعطیلات و گرم تر شدن هوا، میزان مسافرت های داخلی و خارحی در کشورهای جهان افزایش می یابد. افراد مختلف سعی می کنند تا با توجه به بودجه ای که برای این کار در نظر گرفته اند مقصدی را انتخاب کرده و هزینه های خود را با آن هماهنگ سازند. اما در این میان افرادی هم هستند که هزینه های سفر و محل اقامت برای آنها هیچ اهمیتی نداشته و تنها جاذبه های لوکس، اشرافی و گردشگری محل اقامت در انتخاب نهایی آنها موثر است. در ادامه تور کوتاهی از مجلل ترین سوئیت های جهان که هزینه اقامت یک شب در برخی از آنها حتی اعداد پنج رقمی (به دلار) را نیز نشان می دهد، خواهیم داشت.
ادامه عكسها در ادامه مطلب....
براي مشاهده ي تصاوير در اندازه واقعي روي انها كليك كنيد...
یه پول حسابی داشته باشی، بیکار و علاف هم باشی... یک چنین شیرین کاری هایی در وجودتان شکوفا میشه به هر حال جالبه ببینید...
یک برنامهنویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند.
بدون شرح
|
زنهای وحشی آمازون
مردی تعریف می کرد که با دو دوستش به جنگل های آمازون رفته بود و در آنجا گرفتار قبیله زنان وحشی شدند و آنها دو دوستش را کشتند.
وقتی از او پرسیدند چرا تو زنده ماندی، گفت: زن های وحشی آمازون از هر یک از ما خواستند چیزی را از آنها بخواهیم که نتوانند انجام بدهند. خواسته های دو دوستم را انجام دادند و آنها را کشتند. وقتی نوبت به من رسید به آنها گفتم: لطفا زشت ترین شما مرا بکشد!
0
قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید
نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن
قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه اخلاقی : معتبر شدن
قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت
نتیجه اخلاقی : تقویت معده
قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث
بعد از ازدواج : کار کردن در شرایط سخت
نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن
قبل از ازدواج : دید و بازدید از اماکن تفریحی
بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم
نتیجه اخلاقی : صله رحم
قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره
بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف
نتیجه اخلاقی : همدردی با مردها
قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا
بعد از ازدواج : دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه اخلاقی : مستقل شدن
قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر
بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و گوشت
نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی
قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی
بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارک سر کوچه
نتیجه اخلاقی : امنیت کامل.
معادله ۱
انسان = خواب + خوراک + کار+ تفریح
الاغ = خواب + خوراک
پس
انسان = الاغ + کار + تفریح
وبنابرین
تفریح – انسان = الاغ + کار
بعبارت دیگر
انسانی که تفریح ندارد = الاغی که فقط کار می کند
*****
معادله ۲
مرد = خواب + خوراک + درآمد
الاغ = خواب + خوراک
پس
مرد = الاغ + درآمد
و بنابرین
درآمد – مرد = الاغ
بعبارت دیگر
مردی که درآمد ندارد = الاغ
*****
معادله ۳
زن = خواب + خوراک + خرج پول
الاغ = خواب + خوراک
پس
زن = الاغ + خرج پول
وبنابرین
خرج پول – زن= الاغ
بعبارت دیگر
زنی که پول خرج نمی کند = الاغ
*****
نتیجه گیری:
از معادلات ۲و۳ داریم:
مردی که درآمد ندارد = زنی که پول خرج نمیکند
پس:
فرض منطقی ۱: مردها درآمد دارند تا نگذارند زنها تبدیل به الاغ شوند..
و
فرض منطقی ۲: زنها پول خرج می کنند تا نگذارند مردها تبدیل به الاغ شوند.
بنابرین داریم …
مرد + زن = الاغ + درآمد + الاغ + خرج پول
> و ازفرضهای۱و۲ نتیجه منطقی میگیریم که:
مرد + زن = ۲ الاغی که با هم بخوشی زندگی میکنند.
نظر یادتون نره...
سر جلسه امتحان تقلب اشتباه برسونین به دوستتون !
به بچه همسایه بگید اگه یه خودکار رو قورت بده ، بزرگ شه مهندس میشه !
از کنه ای که نیشتون زده ، دیه بگیرین !
شونه های مگسائی رو که تازه نشستن روتون بمالین تا خستگیشون در بره !
وقتی قایق موتوری تون وسط دریا خاموش کرد ، پیاده بشین هل بدین !
بلالی که دونه هاش کج هست رو ببرین ارتودنسی !
به گل مصنوعی روی میزتون به زور آب بدین تا بخوره !
داداش کوچیکتون رو بذارین توی مایکروفر تا برنزه بشه !
گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه شلوارتون وصل کنین !
سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه !
با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !
به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟ !
بارفیکس خونه ی دوستتون رو شل بکنین و ازش بخواین هنر های ژیمیناستیکشو بهتون نشون بده !
کرم ضد آفتاب را به کف پایتان بزنید !
روز تولد هسرتان گلاب را داخل شیشه عطر بریزید و به عنوان یک عطر خارجی گرانقیمت به او هدیه بدهید !
توی باک ماشینتان چایی بریزید تا خستگی اش در برود !
از مگسای دستشوئی عاجزانه خواهش کنین نوبت رو رعایت کنن !
توی کیک تولد همسرتان نارنجک دست ساز بگذارید !
وسط دعوا با دماغ بزنید تو مشت طرف مقابل !
نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید : من مرض دارم ، بیاین منو ببرید !
به گدای کنار خیابان ، به جای پول ، آدرس مراکز کاریابی را بدهید !
روز بازی پرسپولیس با استقلال ، وسط تماشاچی ها بنشینید و با صدای بلند ، شموشک نوشهر را تشویق کنید !
توی تنگ ماهی قرمز یک کیسه نمک خالی کنید تا آب شور بشود و ماهیتان فکر کند تو دریاست !
بعنوان اولین شام زندگی مشترک برای همسرتان لوبیا با باقالی و کمی نخود درست کنید !
شلوارتان را چپه بپوشید تا کسی نتواند دست توی جیبتان کند !
بجای موز توی میهمانی به مهمانان آدامس موزی تعارف کنید و بگویید بفرمایید موز mp3 !
داخل سوراخ قفل در مغازه های محله تان میخ بکنید !
هر روز که همسرتان را می بینید به او بگویید : اِ … اِ … نسبت به دیروز چقدر پیر تر شدی !
جنازه ی سوسکی رو که بی دلیل کف دستشوئی مرده ، ببرید پزشکی قانونی !
اتوی داغ روی صورتتان بکشید تا چروکهای پوستتان بر طرف شود !
به راننده اتوبوس شرکت واحد بگویید : به جان خودم اگه ایندفعه بلیطمو پاره کنی دیگه بهت بلیط نمی دم !
سر جلسه امتحان به مراقب بگویید : برو اونطرف تر وایستا ! جلوی دیدم رو گرفتی ! نمی تونم برگه کناریم رو خوب ببینم !
لاستیک ماشینتان را با دهان باد کنید !
پیراهن را روی کت بپوشید !
از سمت راست ماشین گشت نامحسوس پلیس ، با سرعت ۱۸۰ تا سبقت بگیرید !
توی قوطی کبریت کنار اجاق گاز را پر از ترقه کبریتی کنید !
برای تولد دختر عمه تان یک دستگاه ریش تراش برقی به او هدیه بدهید !
از جیب پدرتان پول بردارید و داخل کیف مادرتان بگذارید !
توی سینما عینک دودی بزنید !
ماست را با چنگال بخورید !
در مجلس خواستگاری ، به پدر دختر ، سیگار تعارف کنید !
به تویوتا کمری
همه از من میترسن ، من از نیسان آبی
عاشق بی انتظار مادر
علم بهتر است یا ثروت؟ ، هیچکدام فقط ذره ای معرفت !
دا کر سی چنت بی. (یعنی مادر پسر برای چی خواستی؟)
به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!
به مد پوشان بگویید آخرین مد کفن است
ناز نگات قشنگه!
تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی
هر کجا محرم شدی -چشم از خیانت باز دار / -چه بسا محرم با یک نقطه مجرم میشود،
مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز / جوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهی
“دست بزن ولی خیانت مکن”
منم یه روز بزرگ میشم.
زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت.
داداش جان به خاطر اشک مادر یواش!
افسوس همه اش افسانه بود!
من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم / من از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسم.
من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!
شد شد، نشد نشد
بمیرد آنکه غربت را بنا کرد / مرا از تو، ترا از من جدا کرد
برگ از درخت خسته می شه پاییز فقط یه بهانه است
در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند ، من بیچاره دنبال مرد می گردم
دنبالم نیا آواره میشی
رفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانم
روی قلبم نوشتم ورود ممنوع ، عشق آمد گفتم بیسوادم!
“تو هم خوبی!
از بس خوردم مرغ و پلو ، آخر شدم مارکوپولو
سر پایینی پرنده ، سر بالایی شرمنده
اسیرتم ولی آزاد !
بچه ها امروز اهنگ پلنگ صورتی رو براتون گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد....
.
.
.
.
.
.
.
درن درن
درن درن
درن دن درن دن دن درن درن
درن درن,درن درن....
خوب بودا نه؟!...
نظریادتون نره....
حمام رفتن دخترها و پسرها
دخترها
۱ـ لباساشو رو درمیاره٬ رنگ روشن ها رو تو یك سبد و تیره ها رو تو یكی دیگه
میگذاره.
۲ـ در حموم رو از تو قفل میكنه٬ جلوی آیینه می ایسته٬ شكمش رو كه تمام مدت داده بود
تو٬ میده بیرون و شروع میكنه به غر غر و ایراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش.
۳ـ در كمد رو باز میكنه انواع شامپو و صابون معطر مخصوص پوست صورت٬مو٬
بدن٬ كف پا و ... رو بیرون میاره و می چینه رو لبه وان.
۴ـ موهاش رو با شامپوی نارگیلی تقویت كننده٬ پرپشت كننده٬ براق كننده و...میشوره و
هفده دقیقه ماساژ میده.
۵ـ یكبار دیگه با همون شامپو موهاشو میشوره.
۶ـ نرم كننده معطر پرتقالی رو به موهاش میماله تا ۶۰ میشماره.
۷ـ سی و پنج دقیقه زیر دوش می مونه.خوب آخه باید خیالش راحت بشه كه تمام
مواد شیمیایی از موهاش پاك شده. وگرنه بعد از حموم موها وز میكنه.
۸ ـ خمیر ریش داداشی رو كش میره و شیش كیلو خالی میكنه رو ساق پا و دست و پشت
لب. بعد یه تیغ بر میداره و یا علی. آی!!!!
۹ـ موهاش رو حسابی می چلونه٬ حوله رو مثل عمامه می پیچه دور سرش. تو
آیینه خودشو ورانداز میكنه. از اینكه در اثر كشش حوله چشم و ابروش كشیده
شده٬ احساس خوشگلی می كنه و یه ماچ گنده واسه عكس خودش تو آیینه میفرسته.
۱۰ـ خوشحالیش زیاد دوام نمیاره. چون یه جوش سرسیاه بی اجازه نوك دماغش سبز شده.
۱۱ـ تمام نقاط بدنش رو معاینه میكنه و با ناخن و موچین میره به جنگ جوشها و موهای
زائد بی تربیت.
۱۲ـ حوله ش رو می پوشه و میره به اتاقش.تمام بدنش رو با لوسیون چرب میكنه.
۱۳ـ چهل بار لباس می پوشه و در میاره تا انتخاب كنه.
۱۴ـ ۴۵ دقیقه پشت میز توالت می شینه و آرایش میكنه.
ساعت ۸ شب.
یك پسر در حمام....
ساعت ۴ بعد از ظهر.
۱ـ همون طور كه رو تخت نشسته ٬ لباساشو میكنه. هر كدوم رو پرت میكنه یه گوشه
اتاق.
۲ـ نیم وجب حوله رو میگیره دور باسنش و میره به سمت حموم.
۳ـ می ایسته جلوی آیینه. شكمش رو میده تو. بازو میگیره. فیگور چپ٬ فیگور راست٬ نیم
ساعت قربون صدقه خودش میره٬ (این قدوبالا رو ببین چه كرده .لای لای لالای لای)
مامان جونش هم از تو آشپزخونه تایید میكنه.
۴ـ زیر بغلش رو بو میكنه و رنگ چهره ش بر میگرده. سبز٬ آبی٬ بنفش...
۵ ـ در كمد شامپو ها رو باز نمیكنه چون اصلا توش چیزی نداره.
۶ـ با قالب صابون سبزش زیر بغلهاشو كف مالی میكنه. یه عالمه مو می چسبه به
صابون.
۷ـ با همون صابون صورت و مو و بدنش رو هم میشوره.
۸ ـ نرم كننده مو؟؟؟ برو بابا
۹ـ زیر دوش میگوزه و به خاطر اكو شدن صداش تو حموم ٬كر كر میخنده .
۱۰ـ دو دقیقه بعد دوباره میزنه زیر خنده٬ آخه این دفعه بوش رسیده به دماغش.
۱1ـ از زیر دوش میاد بیرون و یكهو می بینه یادش رفته بوده در حموم رو ببنده. و همه
فرش و كف خونه خیس شده.( بیخیال...مامان خشك میكنه)
12. حوله فسقلیش رو می پیچه دور باسنش و همون طور خیس خیس میره ت
13. حوله خیس رو پرت میكنه رو تخت و ۲ دقیقه ای لباس می پوشه.پپ
به منظور آشنایی دوستان پشت کنکور گواهینامه با آیین نامه راهنمایی و رانندگی یه چند تا
از سوالات رو کش رفتیم که در اینجا برای شما میزاریم تا حالشو ببرید.فقط سر امتحان
ضایع بازی در نیارید ها...ما رو یه وقت لو ندید ها.....دیگه سفارش نکنم.
میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟ ما
یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و
ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان! هیچ کدومشون از
بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' جایی نمیرن! اون بوق و کرنای
من هم گم شده... یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری
نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تمیز میکنم،
فردا دوباره پر از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی دیدم
بعضیهاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های بالای سرشون رو به بقیه میفروشن .
خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه، فرزندان من هستند و بهشت به همه
فرزندان من تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نسیت! برو یک زنگی به شیطان بزن
تا بفهمی درد سر واقعی یعنی چی!!!
جبرئیل میره زنگ میزنه به جناب شیطان... دو سه بار میره روی پیغامگیر تا بالاخره
شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بفرمایید؟
جبرئیل میگه: آقا سرت خیلی شلوغه انگار؟
شیطان آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه... این ایرونیها اشک منو در آوردن به
خدا! شب و روز برام نگذاشتن! تا روم رو میکنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا
میکنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!... حالا هم
که... ای داد!!! آقا نکن! بهت میگم نکن!!! جبرئیل جان، من برم .... اینها دارن آتیش
جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن...
فرق درس خوندن دخترها و پسرها
دخترها:
بعضي از اونا واقعاً مي خونند وقتي ميرن سر كتاب تا يكي دو ساعت ديگه كلشونو از كتاب بر نمي دارند . عادت دارند زير مطالب كتاب خط بكشند كه بعدا بخونند
بعضي هاشون هم كه مثلا درس مي خونند كتاب جلوشونه چشمشون هم روي كتابه ولي حواسشون يه جاي ديگست ...
يه عده اي هم هستند كه به بهونه اينكه مشكل دارن زنگ ميزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود يك ساعت و اندي به طوري كه اشك و دود تلفن در مياد براي هم قصه بي بي چساره تعريف مي كنند.
و اما پسر ها:
يا درس نمي خونند يا وقتي مي خواند بخونند بايد حسش بياد. وقتي حسش مياد كه شب امتحانه ...
يه كم كه درس خوندند يه موردي پيش مياد و بهش خيره مي شوند
و به يه چيزي فكر مي كنند بعد انگار كه درس خوندند بلند ميشند ميرن استراحت مي كنند بعد از يك ساعت استراحت دوباره ميرند ميشينند فكر مي كنند . وقتي فكرشون تموم شد كتاب را ورق ميزنند يه كم براندازش ميكنند وزنش مي كنند استخاره مي كنند براي خودشون تقسيمش مي كنند ميگند تا ساعت فلان اينقدر مي خونم تا ساعت فلان اينقدر بعد ميرن استراحت كنند . حين استراحت حسشون تموم ميشه
حال ندارند برند بخونند ولي چون مي دونند فردا امتحان دارند پا ميشند ميرند سر كتابشون.
همينجور كه مي خونند هيچي حاليشون نيست چون جاي ديگه فكر مي كنند(لازم به ذكر است كه هيچ وقت در هيچ موقعيتي فكر نمي كنند فقط موقع درس خوندن فكرشون مياد) بعد از نيم ساعت دوباره ميرن استراحت، بعد سه ربع استراحت مي بينند خيلي دير شده .دوباره ميرنند درس بخونند اين بار مي خونند يه چيزايي هم ياد ميگيرند ولي چيزايي كه ياد نمي گيرند را ميذارند كه فردا از دوستاش بپرسند يه كم به معلمشون فحش ميدند مي گند اينارو درس نداده . خلاصه آخرش نميرسند كتاب را تموم كنند فردا ميرند ميبينند كه دوستاشون يه چيزايي مي گند كه تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد ميشه اونايي هم كه خونده بودند يادشون ميره به همين سادگي...
پسرها و ديدگاهشون از زندگي اجتماعي در سنين مختلف
سن 14 سالگي : تازه توي اين سن، هر رو از بر تشخيص ميدن . اول بدبختي
سن 15 سالگي : ياد مي گيرن که توي خيابون به مردم نگاه کنن ... از قيافه خودشون بدشون مي ياد
سن 16 سالگي : توي اين سن اصولا راه نميرن، تکنو مي زنن ... حرف هم نمي زنن ، داد مي زنن ... با راکت تنيس هم گيتار مي زنن
سن 17 سالگي : يه کمي مثلا آدم ميشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند مي خونن ... يادش به خير اون روزها که تکنو نبود راک ن رول مي خوندن
سن 18 سالگي : هر کي رو مي بينن تا پس فردا عاشقش ميشن ... آخ آخ ...آهنگ هاي داريوش مثل چسب دو قلو بهشون مي چسبه
سن 19 سالگي : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تيز ميشن ... ابي گوش ميدن
سن 20 سالگي : از همه شون رو دست مي خورن ...ستار گوش ميدن که نفهمن چي شده
سن 21 سالگي : زندگي رو چيزي غير از این بچه بازيها مي بينن ... مثلا عاقل مي شن
سن 22 سالگي : نه مي فهمن که زندگي همش عشقه ... دنبال يه آدم حسابي مي گردن
سن 23 سالگي : يکي رو پيدا ميکنن اما مرموز ميشن ... ديدشون عوض مي شه
سن 24 سالگي : نه... اون با يه نفر ديگه هم دوسته ...اصلا لياقت عشق منو نداشت
سن 25 سالگي : عشق سيخي چند؟ ... طرف بايد باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نيست
سن 26 سالگي : اين يکي ديگه همونيه که همهء عمر مي خواستم ... افتخار ميدين غلامتون باشم ؟
سن 27 سالگي : آخيش
سن 28 سالگي : کاش قلم پام مي شکست و خواستگاري تو نميومدم
دخترها و ديدگاهشون از زندگي اجتماعي در سنين مختلف
سن 14 سالگي : تا پارسال هر کي بهشون مي گفت چطوري؟ ميگفتن ... خوبم مرسي ... حالا ميگن مرسي خوبم
سن 15 سالگي : هر کي بهشون بگه سلام ... ميگن عليک سلام ... نقاشيشون بهتر ميشه » بتونه کاري و رنگ آميزي
سن 16 سالگي : يعني يه عاشق واقعيند ... فردا صبح هم ميخوان خودکشي کنن ... شوخي هم ندارن
سن 17 سالگي : نشستن و اشک مي ريزن ... بهشون بي وفايي شده ... کوران حوادث
سن 18 سالگي : ديگه اصلا عشق بي عشق ... توي خيابون جلوي پاشون رو هم نگاه نمي کنن
سن 19 سالگي : از بي توجهي يه نفر رنج مي برن ... فکر مي کنن اون يه آدم به تمام معناست
سن 20 سالگي : نه , نه ... اون منو نمي خواست آخرش منو يه کور و کچلي مي گيره ... مي دونم
سن 21 سالگي : فقط سن 27-28 سالگي قصد ازدواج دارن ، فقط
سن 22 سالگي : خوش تيپ باشه ، پولدار باشه ، تحصيلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه ... آخ که چي نباشه
سن 23 سالگي : همهء خواستگارا رو رد مي کنن
سن 24 سالگي : زياد مهم نيست که چه ريختييه يا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چيزي که نرسيديم برسونه
سن 25 سالگي : اااااااه ، پس چرا ديگه هيچکي نمي ياد... هر کن ميخواد باشه ، باشه
سن 26 سالگي : يه نفر مي ياد ، همين خوبه ، بله
سن 27 سالگي : آخيش
سن 28 سالگي : کاش قلم پات مي شکست و خواستگاري من نميومدي
جالبه حتمابخونیدش...
برای مطالعه متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
لطفابه ادامه مطلب مراجعه کنید...
به ادامه مطلب مراجعه کنید....
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید...
جنگلهای ارسباران که گویی بهشت گمشده آذربایجان است با مناظر بدیع و زیبای خود هر انسانی را شیفته خود کرده و در دنیای چشمنواز خود غرق می کند.
عكسهاي جالب و ديدني...
|
|
|
خيلي جالبه حتما ببينيد....
لطفا براي مشاهده تصاوير به ادامه مطلب مراجعه نماييد....